سیدمحمدسیدمحمد، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه سن داره

يكی يه دونه ، عزيز در دونه

اینم یه جمعه تلخ

قندعسل سلام       بابا امروز جمعه همش خونه بودم و حوصلم حسابی سر رفت . حتی با دوستهام هم كه برنامه بيرون ريخته بوديم رو كنسل كردم . همش به خوابيدن گذشت . هم  سرم درد گرفت هم كمرم داغون شد . خيلي فكر كردم امروز چرا اينهمه خوابيدم يادم اومد كه قندعسل مامان و بابا معمولا ساعت 8 بيدار ميشه و نيم ساعتی حسابی با  يه روند صعودی خيلی ملايم حرفای كودكانه ميزنه و من كه خوابم حسابی سبكه  وسطهاش بيدار ميشم . آره امروز كسي نبود كه بابايی رو بيدار كنه . راستی همين الان يه فكر به ذهنم رسيد يه سری مامان از اون غرغرهای خوشگل وقت خوابت 4 دقيقه اي رو موبايل ضبط كرده اونو ميزارم زنگ موب...
29 فروردين 1390

محمدجونو نوروز امسال....

    سلام عزیزدل مامان مدتیه که واسه گل پسرم از کارا و حرفاش ننوشتم ببخش مامان... جونم واست بگه،مامانی ماشا الله روز به روز شیرین تر و خور دنی تر میشی نمیدونم تکلیف منو بابا این وسط چیه؟اخه   ما دلمون میخواد بخوریمت...لپاتو گاز بگیریم... شیرینی ..شکر ....قندمامانی ایام نوروز همه حرف خوش اخلاقیتو میزدن ..هرکی واست حرف میزد کلی واسش میخندیدی..تازه اگه کسی هم نمیخواست با هات حرف بزنه اینقدر نگاش میکردی و لبخند میزدی تا بالاخره بنده ی خدا با هات صحبت کنه وقتی هم که طرف ابراز احساسات میکرد خجالت میکشیدی و بر میگشتی سمت من... اما خداییش خیلیا تو فامیل هوا خواهت شدن.... عمه های من که عاشق ...
27 فروردين 1390

بی بی جونه بهشتی....

  سلام گل پسرم ببخش که خیلی وقته پست جدید نذاشتم عید بودو.... سال نوت مبارک عزیز دلم.... از دوستای خیلی خیلی مهربونمون هم که با اینکه غیبت طولانی داشتیم بازم ما رو  فراموش نکردن و با نظرات قشنگشون ما رو خوشحال کردن...کمال تشکر رو دارم و  سال جدید رو به همشون تبریک میگم محمد جونم میخوام از این چند روز واست بنویسم...12...13 روز عید اون 18 روزی که قم بودیم خیلی خوش گذشت ...مامان جون و عمو حسن رو حسابی  زحمت دادیم.هفته ی دوم عید رو هم که اومدیم خوزستان..                    &...
22 فروردين 1390
1